سفارش تبلیغ
صبا ویژن
..:: بهونه های بارونی ::..
دوشنبه 90 مهر 18 :: 12:46 صبح ::  نویسنده : مهرانا


آدم هـا می آینـد

زنـدگی می کننـد


می میـرنـد و می رونـد...

امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو


آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه


آدمی می رود امــا نـمی میـرد!


مـی مـــانــد


و نبـودنـش در بـودن ِ تـو


چنـان تـه نـشیـن می شـود


کـه تـــو می میـری


در حالـی کـه زنــده ای...




نظررررررر یادتووووووووووووووووووووووووووووووووون نرررررررررررررررررررررررررررره!



موضوع مطلب : در, تنها, تنهایی, مرگ, تو, میمیری, حالی, که, زنده, ای, شعر, عاشقانه

درباره وبلاگ


باران بهانه بود که تو زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی ولبخند مثل گلی شکوفه کند برلبانمان!
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 31
  • بازدید دیروز: 42
  • کل بازدیدها: 282118



هواداران دو آتیشه ی  استقلال