سفارش تبلیغ
صبا ویژن
..:: بهونه های بارونی ::..
دوشنبه 90 اردیبهشت 19 :: 11:39 عصر ::  نویسنده : مهرانا

این روزها حتی کوچک ترین خبرهایی که به کارلوس کرش مربوط شود در صدر اخبار ورزشی رسانه ها قرار می گیرد. از محل سکونت کرش گرفته تا گمانه زنی هایی که درباره میزان دستمزد و بندهای قرارداد او با فدراسیون فوتبال می شود. در این بین گرایش رنگی کارلوس کرش موضوعی است که شاید دانستن آن برای بسیاری از فوتبالدوستان جالب باشد.

بدون شک اکثر قریب به اتفاق هواداران فوتبال در ایران طرفدار یکی از دو تیم پرسپولیس یا استقلال هستند. این در حالی است که کرش هم، چنین مساله ای را تجربه می کند! با وجود اینکه مدت زمان زیادی از حضور کرش در ایران و آشنایی او با فوتبال ما نمی گذرد، اما به نظر می رسد رنگ آبی حسابی دل کرش را برده است! البته تعلق خاطر کرش به رنگ آبی مربوط به حالا نیست و او در کشور پرتغال هم طرفدار تیم آبی و سفیدپوش پورتو بوده است، نه قرمزپوش بنفیکا

با این اوصاف سرمربی پرتغالی تیم ملی در صفحه فیس بوک خود و در بخش تیم های برگزیده، نام تیمی از ایران را قرار داده که برای هواداران فوتبال جالب است. در بخش تیم های برگزیده کرش، منچستریونایتد، چلسی، بارسلونا و پورتو قرار دارد و قسمت مهم برای هواداران فوتبال در ایران قرار گرفتن نام استقلال است. کرش طرفدار و دوستدار استقلال است و این موضوع را نتوانسته در صفحه فیس بوک خود پنهان کند. البته به نظر می رسد او نه تنها علاقه زیادی به رنگ آبی دارد بلکه چندان هم از قرمز خوشش نمی آید؛ یادآوری اظهارنظر کارلوس کرش در اولین کنفرانس مطبوعاتی اش در ایران که به معرفی دستیارانش مربوط می شد، موید این مهم است. سرمربی تیم ملی در آخرین دقایق آن کنفرانس چنین گفت:« باید به موضوعی اشاره کنم که زیاد به  سوالات شما مربوط نیست و مساله ای خارج از کنفرانس است. متاسفانه سیموئز طرفدار تیم قرمز است. او به رنگ قرمز علاقه دارد.»

 

از طرفی کرش تاکنون چهار بازی استقلال را ازنزدیک دیده و آبی پوشان پایتخت بیش از هر تیم دیگری مورد توجه سرمربی تیم ملی بوده اند. کرش تاکنون بازی های استقلال مقابل پاختاکور، نفت آبادان، تراکتورسازی و راه آهن را از نزدیک تماشا کرده و این در حالی است که تنها دو بازی پرسپولیس برابر نفت تهران و استیل آذین را از نزدیک دیده و برای دیدن بازی پیکان و ذوب آهن هم یک بار به قزوین و اصفهان سفر کرده است.

در هر حال اینکه کرش به یکی از دو تیم بزرگ ایران یعنی پرسپولیس یا استقلال علاقه بیشتری دارد، شاید موضوعی طبیعی باشد اما این مساله زمانی برای هواداران مهم تر خواهد شد که تعداد بازیکنان دعوت شده به تیم ملی از استقلال، بیشتر از پرسپولیس شود. آن وقت گرایش رنگی کرش برای او دردسرساز خواهد شد. از طرفی این علاقه می تواند مقدمات دعوت از فرهاد مجیدی کاپیتان استقلال که در فصل جاری عملکرد بسیار خوبی برای آبی پوشان داشته را فراهم کند.



موضوع مطلب :
چهارشنبه 90 فروردین 24 :: 12:41 عصر ::  نویسنده : مهرانا

اول اینو بخون

فرض کن این عکس تو توی آفریقاست
و تو با یه طناب به درخت وصل شدی و مثل لنگر کشتی تو هوا معلق هستی
یه شمع هم به آرومی داره طناب رو می سوزونه
و یه شیر هم اون زیر واستاده تا تو بیفتی و شیره ناهارشو بخوره
و تا زمانی که طناب سالم باشه تو هم زنده هستی ، کسی هم نیست که بهت کمک کنه
تنها راه اینه که شیر رو متقاعد کنی که شمع رو خاموش کنه

چه جوری تو این کار رو انجام می دی…؟!



اول خوب فکر کنید اگه نتونستید به جوابی برسید ادامه مطلب رو کلیک کنید



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

چهارشنبه 89 اسفند 11 :: 12:12 عصر ::  نویسنده : مهرانا

زندگی گل به توان ابدیت،
 زندگی ضرب زمین درضربان دل ماست،
زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفس هاست.
هر کجا هستم،باشم،
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است.
چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند قارچ های غربت ؟
من نمی دانم که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست.
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست.
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست.
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
چترها را باید بست، زیر باران باید رفت.
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد.
با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت.
دوست را، زیر باران باید دید.

                                                     
عشق را، زیر باران باید جست......




موضوع مطلب :
شنبه 89 دی 25 :: 8:31 عصر ::  نویسنده : مهرانا










موضوع مطلب :
یکشنبه 89 دی 19 :: 12:34 عصر ::  نویسنده : مهرانا

خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری
                     شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری

لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن
                         خاطرات بایگانی،زندگی های اداری

           آفتاب زرد و غمگین ، پله های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین ، آسمانهای اجاری

                             با نگاهی سر شکسته،چشمهایی پینه بسته
خسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاری

                        صندلی های خمیده،میزهای صف کشیده
                                                   خنده های لب پریده ، گریه های اختیاری

                      عصر جدول های خالی، پارک های این حوالی
      پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری

رو نوشت روزها را،روی هم سنجاق کردم:
          شنبه های بی پناهی ، جمعه های بی قراری

               عاقبت پرونده ام را،با غبار آرزوها
                 خاک خواهد بست روزی ، باد خواهد برد باری

          روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیتها ، نامی از ما یادگاری

 




موضوع مطلب :
دوشنبه 89 مهر 26 :: 3:18 عصر ::  نویسنده : مهرانا

این بار خدایان نبودند وقتی محمد مایلی کهن گفت " خدایان شما را قهرمان کردند " .حبیب کاشانی جواب داد که اینجا یونان یا روم نیست که خدایان باشند . منظور مایلی کهن خدایان روم و یونان نبود بلکه منظور ایشان لطف فدراسیون ،و دست اندر کاران آن زمان فوتبال ایران که خود را بالاتر از همه میدانستند بود . اما کاشانی گفت که مایلی کهن آدم دینداری است و حرف او را طوری دیگر نشان داد . حال چرا نمی گویند خداوند هواداران استقلال را شاد کرد؟ ویا بیشتر از پیش تمرین نمی کنند و تاکتیک جدید پیشه نمی کنند.

هرگز نمی گویند 4 موقعیت یکسان که یکی از آنها به زیبایی هرچه تمام تر توسط کاپیتان مجیدی به گل تبدیل شد ضعف پرسپولیس بود. وبا بهانه های واهی قصد توجیه خود را دارند

ولو فرض محال گل دقیقه 6 سالم با احتساب وقت های تلف شده 90 دقیقه دیگر چه کردند؟؟؟

که بهانه ای شد برای این چند خط

باور نمی کنم کسی از اهالی فوتبال و فوتبالی ها باشد و باور داشته باشد به تعیین نتیجه! تعیین نتیجه با تبانی دوتاست!! تبانی در هر مسابقه ای ممکن است به شرطی که بازیکنان یا تعدادی از آنها توجیه باشند! اما توهم تعیین نتیجه برای دو تیمی که با همه ی وجود به مصاف یکدیگر میروند توهمی ست دایی جان ناپلئونی! اگر منظور از خدایان و لطف امروزشان به استقلالی ها توهماتی ازین دست است!! شاید تنور غیرفوتبالی ها را داغ کند ولی چنین ادعایی از طرف اهالی فوتبال، مرگ حقیقت فوتبال است!!

اگر همه ی این توهم بخاطر گل نپذیرفته شده ی دقیقه ی 6 پرسپولیس است یادآوری چند نکنه ضروری ست:

1.از روی تصاویر تلویزیونی، به اینرخاطرکه زاویه دوربین دقیقاً با حالت و زاویه ضربه زدن رضایی در یک خط است، زمان ضربه را دقیقاً نمی توان مشخص کرد.

2. حضور نوری،زننده ی گل مردود، پشت خط دفاعی استقلال و برگشت او به خارج از خط آفساید و هم زمانی اش با هنگام ضربه زدن رضایی به توپ آنقدر سریع اتفاق میفتد که از روی تصاویر با توجه به زاویه ثابتش نمی توان قضاوت ِ تلویزیونی کرد.

3. از روی همین تصاویر تلویزیونی به خوبی مشخص است که کمک داور دقیقاً روی خط آفساید است و اگر از اهالی فوتبال و فوتبالی ها باشیم، بی غرض و بی مرض، باید گفت که بهترین شخص برای تصمیم آفساید همان کمک داور است.

4. فوتبال و قضاوت ِ درستی یا نادرستی آفسایدش، تنیس یا والیبال نیست که از روی عکس ِ صحنه بازخوانی شود، آنهم درجایی که حتی دوباره خوانی صحنه از روی فیلم بازی بسیار سخت است، اگر به آفساید و قوانین آن آشنایی داشته باشیم البته!!

کاری که برخی از سایت ها و وبلاگ های نسبتاً محترم و ایضاً معتبر انجام دادند و با قضاوت از روی عکس و کشیدن خط آفساید، رای به صحیح بودن گل پرسپولیس دادند.

5. با فرض صحیح بودن گل نوری حتی! نمی توان به دربی 69 انگ ِ تعیین نتیجه زد! چرا که بسیار ساده لوحانه است که برای در آوردن یک بازی از پیش تعیین شده گل دقیقه ی 6 را نپذیرفت.. گلی که با توجه به زمان زده شدنش، باور هر آنچه را که قرار بود مدیریت!، بخوانید تعیین!، شودآسانتر میکرد.

6. وقتی کسی از اهالی فوتبال باور نداشته باشد که اشتباهات داوری بخشی از ماهیت وجودی فوتبال است نتیجه همانی ست که روز به روز بر عده ی آنهایی که به نام فوتبال به دکان شان رونق میدهند بیشتر می شود مگر در دربی به ضرر استقلال سوت نزده اند؟:

فراموش نکنیم که در یکی از همین دربی ها، دی ماه 1374، گل مهدی پاشازاده با ضربه سر و درحالی که برای قضاوت نیاز به هیچ فیلم و عکسی نبود آفساید گرفته شد. گلی که به اذعان ِ هواداران دو آتشه ی پرسپولیس نیز کاملاً سالم بود.

*دربی سال 83 شیث و کاظمیان هردو تو موقعیت آفساید به معدنچی پاس گل دادن.

*دربی سال 87 برهانی 2 بار در موقعیت تک به تک قرار گرفت که هر دوبار داور به اشتباه پرچم زد.......

*دربی برگشت 87 خطای مشخص واعظی روی برهانی پنالتی بود که گرفته نشد

*دربی 88 شیث با اون شوک معروف به حقیقی در کنار داور هر چه دلش خواست به حقیقی گفت و داور به راحتی از کنار آن گذشت.

7. نمونه مهمی از اشتباهات اخیر داوران در فوتبال، جام جهانی 2010 و دیدار آلمان - انگلیس است و گلی که پذیرفته نشد!! مطبوعات انگلیس و خبرنگاران ورزشی اش در دنیا به زرد بودن و زردنویسی شهره اند ولی درچنین میدان پراهمیتی حتی!! کسی جز به فوتبال نپرداخت و به توهماتی خارج از دنیای فوتبال دامن نزد!!

تاصبح فردا می شود دلیل و برهان آورد و تاصبح فردا میشود آنها را رد کرد. بازخوانی صحنه ی آفساید و بحث و جدل روی آن، بخشی از فوتبالی ست که در نود دقیقه تمام نمی شود و همچنان ادامه دارد! و این همان جذابیت فوتبال است. اصلاً آنچه که دربی را از سایر مسابقات متمایز کرده همین کری های بین طرفداران است!

اینکه من استقلالی از گل دقیقه ی 91 فرهاد می گویم و تو پرسپولیسی از گل دقیقه ی 6، برای ما دوستداران فوتبال شیرین و خواستنی است ولی جای تاسف بسیار است برای کسی یا کسانی که از این دریای پاک احساسات هواداران دو تیم، پی گل آلود کردن آبگیری هستند به قصد صید ماهی!!

ایکاش نتیجه ی دربی 69 با تمام اتفاقاتش از گل مردود تا مقبول، به عکس بود تا این چند خط برحسب آبی بودن من گذاشته نشود. من، با همه ی وجودم، استقلال را دوست دارم و از بردن دربی 69 تاهمیشه خوشحالم اما آنچه بالاترین اهمیت را دارد ماهیت و روح فوتبال است و من باور نمی کنم که دربی 69 پاک نباشد.? دربی 69 پاک است گو اینکه شاید با اشتباه داوری همراه باشد

عزتتان برقرار آسمانتان آبی


http://www.esteghlaltehranfc.com/newsdetail-12769-fa.html




موضوع مطلب :
دوشنبه 89 مهر 19 :: 3:38 عصر ::  نویسنده : مهرانا

ندارد شاخ ودم دنیا پرستی       مبادا جز خدایت را پرستی

خداوند گروهی ملک مرغوب      گروهی دینشان ویلا پرستی!


گروهی بنده ی انواع خودرو        بی ام و ،بنز وماکسیما پرستی


گروهی نیز ثروتمند ترها             هوایی تر،هواپیما پرستی!


وبعضا جمعی از دریا نوردان         شدیدا غرق در دریا پرستی


یکی از دوستان عشق خارج       کند تفریح با ویزا پرستی!


وحتی فوتبالیستی دیده ام من    که باشد دین وی فیفا پرستی!

گروهی موقع برنامه سازی         به کل،محو صداسیما پرستی

وبعضی مجریان مجذوب دوربین    به شدت گرم با اجرا پرستی!

وجمعی چک به دستان در صف بانک      برای آتیه  فردا پرستی

گروهی نیز وقت انتخابات          به شدت موءمن آرا پرستی!

گروهی مردها:خانوم پرستی!


گروهی بانوان:آقا پرستی!


اگر بر دیده ی مجنون نشینی     نگاهت میشود لیلا پرستی...

خداوندا به بعضی ها عطاکن      کمی از لذت یکتا پرستی...!




موضوع مطلب :
چهارشنبه 89 مرداد 27 :: 4:53 عصر ::  نویسنده : مهرانا

در 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می‌ دانند ، و گاهی اوقات پدران هم .

در 20 سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده‌ ای ندارد ، حتی اگر با مهارت انجام شود .

در 25 سالگی دانستم که یک نوزاد ، مادر را از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت ساعته ، محروم می‌ کند .

در 30 سالگی پی بردم که قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن .

در 35 سالگی متوجه شدم که آینده چیزی نیست که انسان به ارث ببرد ؛ بلکه چیزی است که خود می‌ سازد .

در 40 سالگی آموختم که رمز خوشبخت زیستن ، در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم ؛ بلکه در این است که کاری را که انجام می‌ دهیم ، دوست داشته باشیم .


در 45 سالگی یاد گرفتم که 10 درصد از زندگی ، چیزهایی است که برای انسان اتفاق می‌ افتد و 90 درصد آن است که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می‌ دهند .

در 50 سالگی پی بردم که کتاب بهترین دوست انسان و پیروی کورکورانه بدترین دشمن وی است .

در 55 سالگی پی بردم که تصمیمات کوچک را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب .

در 60 سالگی متوجه شدم که بدون عشق می‌ توان ایثار کرد ، اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید .


در 65 سالگی آموختم که انسان برای لذت بردن از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را نیز که میل دارد ، بخورد .

در 70 سالگی یاد گرفتم که زندگی مساله در اختیار داشتن کارت‌ های خوب نیست ؛ بلکه خوب بازی کردن با کارت‌ های بد است .


در 75 سالگی دانستم که انسان تا وقتی فکر می‌ کند نارس است ، به رشد وکمال خود ادامه می‌ دهد و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است ، دچار آفت می‌ شود .

در 80 سالگی پی بردم که دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است .


در 85 سالگی دریافتم که همانا زندگی زیباست .




موضوع مطلب :
سه شنبه 89 تیر 22 :: 1:51 عصر ::  نویسنده : مهرانا

majidi

 

این اتفاق در حالی رخ داد که کادر فنی تیم ملی علت خط خوردن فرهاد مجیدی از تیم ملی را دیر ارسال شدن گذرنامه توسط او عنوان کردند اما وقتی پای صحبت های فرهاد می نشینی به نکات دیگری دست می بایی که دخالت برخی افراد حاضر در کادر فنی را نمایان می کند.
مجیدی درباره اینکه چرا با تیم ملی به اتریش نرفت به موضوع مهمی اشاره می کند و می گوید:


" چند روز پیش از دفتر آقای تاج با من تماس گرفته شد و گفتند باید گذرنامه ات را تحویل بدهی .من هم به سرعت خودم را به فدراسیون فوتبال رساندم تا گذرنامه را تحویل بدهم .وقتی گذرنامه را به منشی آقای تاج دادم ایشان گفتند تا چند روز دیگر خبرت می کنیم.من هم به هوای اینکه دیگر مشکل
ی پیش نمی آید به منزلم بازگشتم. بعد از آن هم که ماجرای سفر به سوئیس پیش آمد . قبل از سفر برای دریافت گذرنامه ام به فدراسیون فوتبال رفتم و خانمی که آن جا مسؤول بود به من گفت اصلا شما نیازی به دریافت ویزا ندارید .علت این حرف هم این بود که من از چند وقت پیش ویزای شینگن دریافت کرده بودم.البته خودم هم می دانستم که نیازی به دریافت ویزا ندارم اما برای اینکه فدراسیون دچار مشکل نشود گذرنامه را تحویل دادم. " بعد از آن با خیال راحت به سمت سوئیس رفتم و منتظر بودم تا لیست تیم ملی اعلام بشود و همراه با تیم ملی عازم اتریش بشوم.

اما وقتی لیست اعلام شد متوجه شدم که هیچ اثری از نام من نیست و از لیست تیم ملی کنار گذاشته شدم.برای خودم هم عجیب بود که چرا از تیم ملی کنار گذاشته شدم .وقتی در این باره کنکاش کردم که چرا از لیست کنار گذاشته شدم متوجه شدم که کادرفنی گفته فرهاد مجیدی گذرنامه خود را دیر به فدراسیون فوتبال تحویل داده و برای همین هم نمی تواند تیم ملی را در این سفر همراهی کند. وقتی خودم هم این خبر را شنیدم خیلی تعجب کردم اما با این حال حرفی نزدم تا حاشیه ای برای تیم ملی کشورم ایجاد نشود." 

                             
این ها بخشی از حرف های فرهاد مجیدی است اما گفته می شود کاپیتان استقلال در ماجرای خط خوردن نامش از لیست تیم ملی یکی از اعضای کادر فنی را بسیار دخیل می داند و در محافل خصوصی به نام این فرد اشاره کرده است.اگر بدانید فرهاد مجیدی ،علیرضا منصوریان را در خط خوردنش موثر می داند شاید به واسطه هم بازی بودن آن ها در استقلال این موضوع را باور نکنید اما دخالت منصوریان در خط خوردن مجیدی ا
ز تیم ملی چندان هم ادعای نادرستی نیست. برای اثبات این ادعا می توان به شکاف بسیار عمیقی که میان این بازیکن و علیرضا منصوریان در زمانی که با یکدیگر هم بازی بودند اشاره داشت.قبل از آنکه فرهاد به دوران بازی خود در امارت پایان بدهد و به استقلال بیاید گفته می شد علیرضا منصوریان از مربی وقت استقلال یعنی ناصر حجازی می خواست که فرهاد را به استقلال باز نگرداند.منصوریان اما وقتی با اصرار حجازی رو به رو شد دست به دامن علی فتح ا... زاده شد تا فرهاد به استقلال باز نگردد اما از آن جا که فرهاد جایگاه بسیار محکمی میان هواداران و حتی مدیران باشگاه استقلال داشت به خواست حجازی و با پیگیری های علی فتح ا... زاده به استقلال آمد .

این موضوع در حقیقت باعث می شد منصوریان تا حدودی جایگاه خود را هم در تیم و هم در میان هواداران تحت تاثیر ببیند که البته همان گونه هم شد. به این ترتیب مشکلات میان منصوریان و فرهاد مجیدی از همان جا شروع شد و تا جایی پیش رفت که این روزها گفته می شود منصوریان در تیم ملی مانع حضور فرهاد مجیدی شده است.

این شائبه البته با سکوت مقطعی کاپیتان استقلال رو به رو شده و او سعی می کند درباره دخالت منصوریان حرفی نزند اما بسیار بعید به نظر می رسد که این سکوت ادامه داشته باشد و فرهاد به زودی قفل سکوت را خواهد شکست و پرده از خط خوردن خود از تیم ملی خواهد برداشت




موضوع مطلب :
پنج شنبه 89 تیر 10 :: 4:22 عصر ::  نویسنده : مهرانا

 آدرس سایتتان را روی بدنتان بنویسید و با لباس زیر در شهر بگردید

شانس زیادی وجود دارد که بدین وسیله بتوانید وبلاگتان را با بازدید کننده های تازه و زیادی آشنا کنید.البته باید فکری هم برای مزاحمت های احتمالی پلیس و ستاد مبارزه با بد حجابی کنید

 یک بیسیم پلیس بخرید

در طول روز به بیسیم پلیس گوش دهید و همین که از حادثه جدیدی باخبر شدید با سرعت تمام خود را به محل مذکور برسانید.احتمال زیادی وجود دارد که خبرگزاری ها تصمیم داشته باشند تا از آنجا بصورت مستقیم اقدام به ارسال گزارش کنند.در هنگامی که خبرنگار در حال پخش زنده گزارش خود است به پشت سر او بروید و با تمام توان اسم وبسایتتان را فریاد بزنید.در چند حادث دیگر هم این کار را انجام دهید ، اینکار شما باعث می شود که طرفداران بسیار زیادی پیدا کنید! در اینصورت مردم تنها به این دلیل که شما را ببینند اخبار را تماشا می کنند.

 مقداری برچسب بخرید

برچسب روش ارزانی برای تبلیغات است. مقداری برچسب های کوچک که اسم وبسایت شما بر روی آن نوشته شده است بخرید و آنها را در هر جایی که میتوانید بچسبانید ! داخل توالت های عمومی ،روی ماشین مردم و هر جایی که فکر می کنید مردم به آن نگاه می کنند.

 وبسایتتان را صفحه خانگی تمام کامپیوترهایی که به آنها دسترسی دارید کنید

به یک کافی نت ، یک کتابخانه ، سایت دانشگاه یا حتی خانه دوستان و آشنایان بروید و وبسایتتان را صفحه خانگی تمام کامپیوترهایشان کنید.بیشتر کسانی که با کامپیوتر کار می کنند نمی دانند چطور آن را به حالت پیش فرض برگردانند.

آدرس سایتتان را در صفحه اول تمام روزنامه ها بنویسید.

صبح اول وقت به یک دکه روزنامه فروشی بروید و با یک ماژیک خوش رنگ آدرس سایتتان را در بزرگترین اندازه ممکن بر روی تمام روزنامه هایش بنویسید بطوریکه کل صفحه را بپوشاند.سپس قبل از اینکه فروشنده شما را بگیرد با سرعت هر چه تمام تر از محل فرار کنید . این کار را برای تمام روزنامه فروشی ها در دو نوبت صبح و عصر انجام دهید.

 آدرس سایتتان را بر روی تمام اسکناس هایی که خرج می کنید بنویسید.

به عنوان یادگاری نام و آدرس سایت خودتان را روی هر اسکناسی که می خواهید به کسی بدهید بنویسید.در اینصورت به پول علاوه بر وظیفه اعتباریش ، یک وظیفه مهم دیگر یعنی ترویج سایتتان محول نموده اید.

تابلوی تبلیغاتی انسانی کرایه کنید.

ین روش بسیار انحصاری و تاثیرگذار است .یک نفر را استخدام کنید که در یک خیابان شلوغ بایستد . این فرد می تواند پلاکارد که تبلیغ سایت شما روی آن است را نگه دارد و یا لباسی با نام سایت شما را بپوشد

 سایتتان را در معرض فروش بگذارید.

سایت خودتان را در فروشگاه های اینترنتی با قیمتی که هوش از سر همه بپراند مثلا ?? میلیون تومان ، در معرض فروش بگذارید و دقت کنید تا همه متوجه آن شوند. به احتمال ??.??? کسی آن را از شما نمی خرد (چون شما اصلا قصد فروش ندارید) اما خوب اگر کسی آنقدر احمق است که برای سایت شما بیست میلیون تومان پول بدهد ، قبول کنید و یک سایت دیگر را با همین قیمت برای فروش بگذارید !

 با پوستر بزرگ تبلیغی از سایتتان به یک رویداد ورزشی بروید


تصور کنید با یک پوستر بزرگ تبلیغی و با یک رنگ جیغ به مسابقه فوتبال مثل پرسپولیس و استقلال بروید و هر وقت که دوربین تماشاگران را نشان می دهد نام سایتتان را به دوربین نشان دهید. آن وقت بدون هیچ گونه هزینه ای میلیون ها نفر از وجود سایت شما با خبر می شوند !

 از سایت های معروف دیگر استفاده کنید


در اینترنت به دنبال ویدیوهای محبوب بگردید ، سپس با یک ابزار ویرایش فایل های ویدیویی در اول فیلم ها بنویسید که این تصاویر از طریق سایت شما عرضه شده است.سپس آنها را در
You Tube آپلود کنید. اگر آن ویدیو ها محبوب باشند به سرعت با تعداد بازدید کنندگان شما افزوده می شود.همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مثل Digg یا حتی همین بالاترین به تعداد زیاد ثبت نام کنید و بعد لینک خودتان را در آنها اضافه کنید و سپس با نام های کاربری خود به آنها رای دهید. استفاده از عنوان های جنجالی را فراموش نکنید. به عنوان روش دیگر می توانید در سایت هایی مثل Cloob عضو شوید و بعد از اینکه ???-??? نفر را به لیست دوستانتان اضافه کردید برای آنها پیام های گروهی حاوی لینک سایت خود را بفرستید.

 کامنت فله ای بگذارید

به سرویس های وبلاگی مثل میهن بلاگ یا پرشین بلاگ که آخرین وبلاگ های بروز شده اشان را در صفحه اول نمایش می دهند بروید و به تک تک آنها رفته و در پست آخرشان نظری مشابه این جملات بگذارید: ” سلام، وبلاگ خوبی دارید.واقعا وبلاگ تکی داری! دوست دارم به عنوان یه کارشناس نظر تو در مورد پست آخرم بدونم …” البته مهم نیست که شما در مورد پرورش زنبور می نویسید و وبلاگ ایشان در مورد کامران و هومن است!!!

 همه باید باخبر شوند که شما سایت دارید : چه بخواهند ، چه نخواهند

ID
یا هوی هر کسی که در اینترنت پیدا می کنید در مسنجرتان اضافه کنید.سپس روزی ??? بار آدرس وبلاگتان را به همشان بفرستید!

 

امیدوارم با این روش ها بازدید تون بچسبه به سقف!

البته اگه نتیجه ی عکس داد این وبلاگ به هیچ عنوان مسئولیتی قبول نمکند!!!!به ما چه خوب میخواستید این کارا رو نکنید!

 

نظر یادتون نره

بای




موضوع مطلب :
<   1   2   3   4   5   >>   >   
درباره وبلاگ


باران بهانه بود که تو زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی ولبخند مثل گلی شکوفه کند برلبانمان!
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 1
  • بازدید دیروز: 30
  • کل بازدیدها: 278276



هواداران دو آتیشه ی  استقلال